مسیر تازه «از سرنوشت» در روایت ماجرایی عاشقانه/ ارائه تصویری واقعی از «پلیس»
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۹۴۶۴۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی ساختارهای نمایشی به تولیدات یکسویه با محوریت ارائه آگاهی مطلق، منهای سرگرمی نمایشی، در هسته درام، علی الخصوص در سریالها، به ساختاری غیر آگاهی بخش و ضد سرگرمی تبدیل شود، به صورت طبیعی، سرگرمی مزیت رقابتی اغلب آثار سرگرمی در مجموعههای نمایشی نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از مهمترین مزیتهای سریال «از سرنوشت» این است که سوءگیری هدفمندی در جذب مخاطبان دارد و در ذیل یک سرگرمی گسترده، ماموریت پیام رسانی و آگاهی بخشی را برای مخاطب هدف گروه سنی جوانان و نوجوانان را دنبال میکند.
یکی از دستاورهای مهم این سریال جذب مخاطب است و پس از دست یافتن به این مهم، مشکلات ملتهب اجتماعی – فرهنگی، مثل شبکههای قمار را مورد ارزیابی قرار میدهد.
در واقع حضور و فعالیتهای این شبکهها و خسرانی که در چرخه اقتصادی کشور رغم میزنند، از دریچه خبر، گزارش خبری، میزگرد اگر مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد، آنقدر در افکار عمومی تاثیر گذار نخواهند داشت که در یک اثر نمایشی جذاب، مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد و بررسی آفتهای اجتماعی شبکههای قمار در یک مجموعه نمایشی عامه پسند اثر بخشی بیشتری بر مخاطبان خواهد داشت.
سریال «از سرنوشت» به دلیل ساختار زندگینامهای در نیمه نخست اثر این تلقی و پیش فرض را در مخاطب تقویت کرد که ما با ساختار نمایشی شبیه سریالهای مدرن شبکه CW مواجه هستیم که شخصیتهای اصلیاش را در مسیر تربیتی صحیح قرار میدهد، اما از ارائه مصدایق روز غافل نمیشود.
پیامهای اخلاقی مثل هر اثر نمایشی، حتی در ساختار تولیدات نمایشی جوانانه کتمان ناپذیر است، اما هر شکل از پیام رسانی، سرگرمیسازی نمایشی را نادیده نمیگیرد.
بیشتر بخوانید
گپوگفت خواندنی با بازیگر جوان سریال «از سرنوشت»/ وقتی در "قلادههای طلا" به پدرم هجمه شد، غصه خوردمآنچه سبب شد سریال از سرنوشت با روند یکسویه حاکم در تولیدات نمایشی کمی تفاوت داشته باشد این است که مختصات اجتماعی و انسانی دو کاراکتر اصلیاش سهراب و هاشم را نادیده نمیگیرد. روابط اجتماعی و مطالبات زیستی آنان را که از شاخصههای سنی همنسلان آنان است را به نمایش میگذارد و با محدوده ممیزی و سانسور نیز کنار میآید، اما پنهانکاری را مبنا قرار نمیدهد.
در اغلب مجموعههای نمایشی شاید شخصیتهای محوری کودک، نوجوان و جوان باشند، اما متن اثر دارای شاخصههای بزرگسالانه است و برای این طیف سنی خاص، یعنی نوجوانان و جوانان ساخته نشده، در حالیکه مخاطب واقی «از سرنوشت» جوانان و نوجوانان هستند.
طرح رمانس و اشتیاق اجتماعی جامعه برای پیوندهای رسمی در سنین بسیار پایین در جامعه مطالبه ایدئولوژیک تصمیمسازان در حوزه تولیدات نمایشی است. اما عشق همچنان یک سلول نمایشی ممنوعه آثار نمایشی جوانانه است. همین شگرد در سریال وضعیت سفید (حمید نعمتاله) به برگ برنده سریال تبدیل شد.
از این حیث سریال از سرنوشت تالیف کننده مسیر تازهای برای روایتهای عاشقانه است و رابطه نسلی که مجموعههای نمایشی سیما برای آنان تولید نمیشود را بهبود خواهد بخشید. از این حیث پس از وضعیت سفید، «از سرنوشت» بدون تابوشکنی (از منظر تصمیمسازان) یک دریچه همواره بسته را به تازگی گشوده است.
اخیرا بحث قابل اعتنایی در حوزه فرهنگی رسانههای به مناسبت هفته پلیس مطرح شد؛ و این موضوع مورد بررسی قرار میگرفت که به مناسبت این هفته و تجلیل از حافظان امنیت، حتما باید سریال پلیسی ساخته شود که این رویکرد را نمیتوان کتمان کرد، اما اثر و تاثیر پلیس باید به صورت مستمر در سریالهای نمایشی مطرح شود.
در سریال از سرنوشت شانیت و جایگاه پلیس به صورت نامحسوسی مورد تمجید قرار میگیرد که اثربخشی آن در افکار عمومی به مراتب از چندین تولید نمایشی پلیسی بیشتر خواهد بود.
هاشم در زمینه قاچاق ارز فعالیت میکند و نیروی پلیس قصد دستگیری او را دارند. پلیس وارد مراسم عروسی او میشود، اما او را حین این مراسم دستگیر نمیکنند و او را از مراسم خارج کرده و سپس این کار انجام میشود.
این سکانس از چند منظر قابل برررسی است که برخورد پلیس تصویری بسیار متمایز است و حتی حین دستگیری کرامت انسانی مجرم لحاظ میشود. از طرفی اگر هاشم در این شب مهم زندگیاش دستگیر نشود و فردای عروسی دستگیر شود، همسرش نخواهد فهمید که او با یک مجرم زندگیاش را آغاز کرده است.
نیروی انتظامی در این بخش نمایش سریال به وظیفه خودش به درستی رفتار میکند و نشان میدهد در برخورد با مجرمان اهل مماشات نیست و قاچاقچیان ارز در هیچ مقطع زمانی از مصونیت برخودار نخواهند بود.
منبع:فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال از سرنوشت سریال تلویزیونی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۹۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سمیرا حسنپور از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت میکند
آفتابنیوز :
سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شبهای مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول میانجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که میگویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم؛ و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود؛ که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است، ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
منبع: همشهری آنلاین